به گزارش خبرنگار وسائل، رسالت نواب حضرت حجت در عصر غیبت طراحی و مدیریت انتظار است که زمینه ساز تحقق مدینه ظهور خواهد شد. ارجاع امت به فقها در نفس «حوادث واقعه» و نه در آن که از سوی سازنده تمدن الهی ـ انسانی عصر ظهور صورت پذیرفته است.در کنار تبیین رسالت امت در عصر غیبت مبنی بر لزوم مراجعه به رواه احادیث و فقیهان نایب به رسالت فقها و نواب مبنی بر لزوم اداره جامعه دینی نیز پرداخته اند. اعطای ولایت به معنای مدیریت جامعه در کنار اعطای مناصب افتا و قضا ناظر به این نکته است و این دو توامان رسالت تمدن سازی دینی در عصر غیبت محقق میسازد.جامعه منتظر در این تعریف جامعهای است با پذیرش ولایت منصوبین امامان ملتزم به لوازم آن شده و نظامات اداره جامعه خود را مبتنی بر خطوط ارائه شده و هدایتی آن بزرگواران شکل میدهند نه مبتنی بر آراء و اهوای خود و نه مبتنی بر اراده طاغوت، شکل گیری جامعه توحیدی بر این تفسیر کاملا متمایز از شکل گیری تمدن مادی خواهد بود و این ناسازگاری مبنایی مانع از برخورد غیر منتقدانه هم با مبانی و هم با مظاهر تمدنی دست کم به گونه مطلق تمدن مادی خواهد شد.
تمدن مادی
۱- فقه و تمدن سازی
۲- فقه و نظام سازی
فقه و تمدن سازی
با توجه به این نکته که تمدن مادی در مبانی و اهداف و فرایند تحقق تمایز جدی با آموزههای دینی دارد و این تمایز در منطق قرآن به عنوان یک تمایز تاریخی و ماندگار معرفی شده است. قرآن «مجتمع فرعونی» و یا تمدن فرعونی را در کنار «مجتمع موسوی» و تمدن دینی یک نهاد و کاملا متمایز معرفی میکند.
سخن از رسالت شیعیان در عصر غیبت است که برای اداره جامعه خود چکار باید بکنند؟ آیا پذیرش جامعه و تمدن فرعونی یا مشروع سازی نهادها و نظامات تمدن فرعونی است یا تمدن دینی نیازمند به نظام سازی است؟ بایستهها و چگونگی تحقق این تمدن سازی چیست؟
۱- ارجاع مردم به فقهای امت
۲- رسالت فقیهان در عصر غیبت
فقه و نظام سازی
اعمال ولایت فقیه در حوزه جامعه در صورتی میتواند خلق تمدن دینی نماید که ساختارها و نهادهای اعمال حاکمیت و روابط حاکم بر آنها برآمده از فقه و دارای حجت باشد فقیه در مصدر حکومت اگر بخواهد به اصدار حکم بپردازد الزاماتی دارد که مهمترین آن نظام سازی است.
فقه برای نظام سازی در حوزههای مختلف جامعه نیازمند طراحی فقههای مظاف است تا از آفت شرعی سازی وضعیت موجود که بر پایه نوعی اقتباس از تمدن مادی استوار است بدهد اگر خرده نظامهای درون حاکمیت برآمده از فقه نباشد کلان نظام آنگونه که باید نمیتواند اعمال ولایت نماید.
نتیجه گیری
رسالت شیعیان در دوره غیبت از طرفی کفر به طاغوت و حرمت مراجعه به آنان و از طرف دیگر لزوم مراجعه به فقها و نایبان حضرت است برآیند این دو وظیفه خطیر اجتماعی تحقق تولی اجتماعی است.
مقاله «فقه و تمدن سازی (ولایت فقیه و مدینه انتظار)» نوشته حسین علی سعدی است که در فصلنامه «مشرق موعود»، شماره ۳۴، سال نهم در تابستان ۹۴ انتشار یافته است./205/241/ح